۱۳۹۰ تیر ۲۵, شنبه

استخر و ماجرای کون دادن من

من میخام خاطره اولین کون دادنم رو براتون بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد
من R.B هستم اسم خودمو میزارم نیما العان 19 سالمه این ما جرا وقتی 12 سالم بود برام اتفاق افتاد.بزارین از خودم بگم من پسری هستم کمی تپل سفید با کونی تقریبا تاقچه ای و بدون مو من مادر زادی کم مو هستم . خوب میرم سر اصل مطلب.
ماجرا از انجا شروع شد که من خیلی از شنا خوشم میومد .خانوادمم اینو میدونستن برا همین بابام من و برد و تو یه کلاس شنا ثبت نام کرد م.خلاصه من فرداش رفتم سر کلاس به جز من 9نفر دیگم بودن که از من بزرگتر بودن .مربی از ما خاست خود مون رو معرفی کنیم بعد گفت 2 به 2 تقسیم بشیم یکی از همون پسرا که اسمش مهرداد بود امد طرف من و شروع کردیم کار کردن حرکات کششی که مربی گفت بریم تو اب گفت از میله کنار دیواره بگیرین و پا بزنین خلاصه روز اول تموم شد رفتیم رخت کن لباس عوض کنیم مربی امد گفت کسایی که امروز با هم تمرین کردن تا اخر دوره باید باهم باشن .خلاصه منو مهرداد شده بودیم یار تمرینی و هم خیلی هم باهم رفیق شده بودیم. مهرداد با اینکه 4سال از من بزرگتر بود اصلا خودشو برام نمیگرفت .
دیگه 2ماه میشد که میرفتیم سر کلاس. کمی شنا هم یاد گرفته بودیم . که مربی گفت امروز میخام بهتون یاد بدم چطوری تو اب استراحت کنید...

گفت هر کی بایارتمرینی خودش منم رفتم پیش مهرداد .مربی گفت یه نفر روی اب به پشت دراز بکشه و یار تمرینی از زیر کمرشو بگیره تا طرف مقبل به ارو می پا بزنه تا یاد بگیره .مهرداد اول به من گفت دراز بکشم من همین کارو کردم که دیدم مهرداد دستشو کمکم اورد پایین تا رسید به کونم همون جا نگه داشت من تعجب کردم ولی چیزی نگفتم وپا میزدم 10دقیقه من تمام شد نوبت مهرداد شد به مهرداد گفتم مهرداد گفت نمیتونم گفتم یعنی چی داشتیم حرف میزدیم که مربی دید گفت نوبت کیه مهرداد گفت نیما. منم مجبور شدم 2باره دراز بکشم ولی این دفعه همون اول زیر کونمو گرفت بازم چیزی نگفتم.
خلاصه ساعت کلاس تموم شد میخاستیم بیایم بیرون که مهرداد نیومد گفتم بیا بریم گفت صبر کن من اخر همه میام میخام یه دور شنا کنم ولی تا اونا رفتن دوش بگیرن مهرداد از اب امد بیرون که دیدم اقا کیرش راسته راسته گفت حالا فهمیدی چرا نمیتونستم. ما اخر همه رفتیم دوش گرفتیم رفتیم تو رختکن من مایو مودر اورده بودم داشتم خودمو خشک میکردم که یهو مهرداد به بهانه این که حوله نیاورده میخاد از من بگیره امد تو رختکن من. من لخت مادر زاد بودم فقط داشت نیگام میکرد من حولمو گرفتم جلو خودم گفتم چی میخای گفت یادم رفته حوله بیارم میشه حولتو بدی؟ گفتم من خودم لازمش دارم مگه نمیبینی برو بیرون کارم تموم شد برات میارم مهرداد گفت کارتو بکن کارت تموم شد میگیرم گفتم شرت پا نیست گفت بابا عیب نداره ما رفقیم من قبول نکردم اون گفت اصلا منم شر تمو در میارم بدون اینکه منتظر جواب من بشه شرت شو در اورد من کیرشو دیدم بزرگتر از مال من بود ولی نه زیاد بزرگ منم خجالتو گذاشتم کنار و حولرو برداشتم خودمو خشک کردم مهر داد فقط نگاه می کرد حولرو بهش دادم وقتی بر گشتم شرت مو از تو ساک بر دارم از پشت چسبید بهم کیرشو چسبوند به کونم کیرش گرم بود خیلی گرم من گفتم زشته ولی ولی دلم میخاست چون وقتی کیرشو چسبوند به کونم یه حال عجیبی شدم اونم یه چند ثانیه صبرکرد بعد ولم کرد رفت. حولمم نبرد.
از استخر امدیم بیرون بهش گفتم تو که حوله منو نبردی چجوری خودتو خشک کردی گفت حوله داشتم گفتم پس چرا امدی پیش من گفت اگه بگم قهر نمیکنی باهام گفتم نه گفت قسم بخور منم قسم خوردم گفت راستش اومدم کون تورو ببینم پرسیدم چرا؟ گفت خیلی قشنگه دوستش دارم من گفتم زشته اون گفت نه بابا چی زشته هر چی من دارم تو هم داری بعد منو گول زد گفت اگه مال زنا رو ببینی زشته خلاصه از اون به بعد هروقت فرصتی پیش میو مد منو دست مالی میکرد تا یه روز 2باره امد تو رختکن من ازپشت کیرشو گزاشت لای چا ک کونم من هیچی نگفتم داشتم حال میکردم که یه هو ول کرد من گفتم یه زره دیگه بزار باشه که مهرداد گفت دوست داری؟ من جواب ندادم اون روز گذشت .
جلسه بعد میخاستم برم سر کلاس که مهرداد منو دید گفت کجا گفتم میرم سر کلاس مگه تو نمیای که گفت نه توهم نرو بیا بیریم خونمون کسی نیست گفتم بریم خونتون چی کار کنیم اون پلی استیشن داشت گفت بیا بریم بازی کنیم گفتم بی خیال بریم سر کلاس... اینقدر اصرار کرد تا قبول کردم رفتیم خونشون کسی نبود رفتیم تو مهرداد درو قفل کرد هوا گرم بود کولرو روشن کرد بعد پیرهنو شلوارشو در اورد با شورت گفتم چرا لباست رو در میاری؟ گفت گرمه تازه تو خونه کسی نیست که. به مهرداد گفتم مهرداد بیار بازی کنیم. اونم یه سی دی اورد گفت بزار تو دستگاه گفتم اینکه بازی نیست گفت خیلی ازبازی بهتره من سی دی رو گذاشتم اونم رفت اب اورد خوردیم که گفت چرا پلی نکردی گفتم بلد نیستم رفت تلویزیون رو روشن کرد که فیلم شروع شد گفتم فیلمه؟ گفت اره که یهو دیدم توفیلمه 2تا پسرباهم رفتن تو یه خونه وشروع کردن لخت شدن. من خشکم زده بود تا حالا ندیده بودم بعد شروع کردن کیر هم دیگرو خوردن من فقط نگاه میکردم نفهمیدم مهرداد کی شرت شو در اورد.
امد سمتم و دسمو گرفت گذاشت رو کیرش گفت برام بمال منم براش مالیدم که گفت یادته 2روز پیش تو رختکن کیرمو گذاشته بودم لای کونت گفتی بزار باشه میخای الان بزارم لای کونت؟ با سر گفتم اره. گفت پس لخت شومن لخت شدم بعد منو رو شکم خوابوند وخودش روم خوابید کیرشو گزاشت لا کونم من فیلم رو نگاه می کردم اونم خوابیده بود روم بعد چند دقیقه بلند شد بهم گفت نیما گفتم چیه گفت یه کاری بخام برام میکنی گفتم چی؟ گفت مثل اول فیلمه کیرمو میخوری گفتم کثیفه گفت اگه کثیف بود اونا نمیخوردن که بازم شروع کردبه اصرار کردن. من قبول کردم اولش فقط دهنمو باز میکردم و سرمو جلو و عقب می کردم بعد مهرداد گفت این جوری نه میک بزن. منم مک میزدم او داشت حال می کرد که گفت بسه بعد گفت دوباره دراز بکش رفت پشتم لای کونمو باز کرد یه تف زد به کونم بعد با انگشت شرو کرد مالیدن سوراخم بعد 1دونه از انگشتاشو اروم کرد تو سوراخم 1کم مالید گفت خوبه گفتم اره دست شو اورد جلو دهنم گفت یه تف گنده بکن منم تف کردم انم زد به کونم بعد کیرشو گذاشت لای چاک کونم 1 کم بالا پایین کرد بعد گذاشت لای پام چند دقیقه تلمبه زد بعد یه دفعه منو به خودش فشار داد و نگه داشت یه هو دیدم یه چیزگرمی با فشار ریخت لای پام بعد مهرداد از روم بلند شد رفت دستمال اورد اب گیرشو از لای پام پاک کرد من پر سیدم اون اب گرم چی بود گفت اسمش اب کیره همونی توفیلم دیدی همون سفیده که از کیز جفتشون امد گفتم مال منم میاد گفت العان نه هر وقت به سن من رسیدی میاد .
خلاصه از او به بعد کار ما شده بود همین هروقت خونه مهرداد خالی میشد میرفتیم خونشون البته دیگه فیلم نمیدیدیم .

0 نظرات: